پسر گل مامان

اولین لگد نی نی

  مامانی مامانی عاشقتم عسلم    دیروز عصر اولین روز از هفته شانزدهم حدود ساعت 6 عصر بود،دراز کشیده بودم و با موبایلم برات آهنگ  میذاشتم....   یه آهنگی هست که مامانی خیلی دوستش داره،به نام وطنم که آقای سالار عقیلی خوانده....   من با شنیدن این آهنگ خیلی احساساتی میشم ،بلندگوی موبایل رو روی دلم گذاشته  بودم،دقیقا همونجایی  که بلند گو بود یه لگد کوچولو زدی که من اول متعجب و بعد  هم غرق  در شادی شدم...   کلی قربون صدقه ات رفتم و نازت کردم و باهات حرف زدم... فک کنم شما هم از این آهنگی که...
16 تير 1392

خاطرات هفته 15 بارداری

  سلام مادری  خوبی عسلم؟؟؟   هفته پیش جواب آزمایش غربالگری رو هم گرفتم و شکر خدا شما انشالا نی نی سالمی هستی....   مادری توی این هفته سه بار حال دلم یه طوری شد ،یعنی انگار شما مثل گردباد چرخیدی  توی دلم،منم   حالم خراب شد مامانی ،اولش نفهمیدم چرا حالم خراب شد،بعد فهمیدم که  شاید شما داری قر میدی  توی دلم....ههههههه   دفعه دوم راحتتر بودم و لذت بردم از  اینکه  شاید این حرکت شماست...       عشق مامانی،دوست دارم زودتر حرکات جانگولر شمارو بفهمم و لذت ببرم.... ...
16 تير 1392

اتفاقات هفته 13بارداری

  سلام مادری   خوبی مامانی؟؟؟ توی این هفته اتفاقای مهمی افتاد،اول از خودم میگم بعد از اتفاقای عمومی میگم....   شنبه من رفتم پیش خانم دکتر اسلامیان،آخه مجبور شدم دکتر صبا رو عوض کنم،چون دستمزدش خیلی  بالا بود...    خلاصه شنبه از ساعت 3/5 که بابایی منو رسوند تا ساعت 9/45 اونجا بودم تا ساعت 7  توی نوبت بودم  از ساعت 7 هم تا ساعت 9/45 منتظر بودیم که شما یه زحمت به خودت بدهی و یه تکون بخوری..... آخرشم یه نیم چرخ در یه لحظه زدی و برگشتی سر جای قبلت  که خانم دکتر همون لحظه رو شکار کرد و اندازه ه...
28 خرداد 1392

حس عجیب

سلام گل گلیه مامان     امیدوارم حالت خوب باشه مامانی     دیروز یه حس عجیب داشتم،از اینکه فک کردم تو با منی و الان توی دل منی یه حس     خوشحالی و باورنکردنی  بهم دست داد...     خوشحالم که تورو دارم،واقعا توی خلقت خدا موندم،آخه خدا چقدر بزرگه ؟چقدر قدرتمنده!!!!!         خدا همیشه با ماست عزیزم اون تنها کسیه که میتونه به ما بنده هاش کمک کنه     خدا تورو به ما داده،ازش میخوام سالم و به موقع تورو بذاره توی بغلمون...     خدایا دوستش دارم،به امید خودت این روزها رو پشت ...
22 خرداد 1392

اولین دیدار

  سلام گل مامان     دیشب قرار بود بریم پیش آقای دکتر مستعان عزیز برای سونوگرافی و شمارو برای اولین بار ببینیم... این روزها کلا خیلی دیر گذشت تا به این روز برسم،از صبح همش داشتم سرم رو گرم میکردم که زودتر  بگذره و شب بشه... دو ساعت ظهر خوابیدم و بعد پاشدم آماده شدم و شام رو حاضر کردم تا بابایی بیاد و شام بخوریم و بریم. خانم منشی زنگ زد که زودتر بریم،نمیدونی چه بارونی میومد،دانه های درشت بارون میخورد روی سقف  ماشین،طوری که اگر میخواستیم با بابا حرف بزنیم صدامون بهم نمیرسید... بالاخره رسیدیم... یه نفر جلوتر از ما بود، منم هی تن...
2 خرداد 1392

همه جا آرومه

  سلام نی نی گل مامان  امیدوارم حالت خوب باشه عسل مامان      منم این روزا یه کم حالم خوب نیست، فک کنم شما داری رشد میکنی گلم و یه کم مامانی اذیت میشه  ولی اشکال نداره نفسم شما جات خوب باشه و خوب رشد کنی من این روزها رو تحمل میکنم عزیزم.... مامی و پدر جون رفتن مشهد پیش خاله کوچیکت عزیزم،یعنی رفتن پیش سهیل و سوگند ،پسرخاله و  دختر  خاله شما ،اونها دوقلو هستن نی نی جونم، خیلی هم منتظر شما     هستن،هرروز سراغ شمارو از  من  میگیرن  انشالا که به سلامت و به موقع دنیا بیای و همه ...
8 ارديبهشت 1392

اولین ملاقات با آقای دکتر

  سلام کوچولوی من     خوبی گلم؟؟؟ خسته نباشی ،میدونم الان خیلی داری زحمت میکشی و تلاش میکنی که یه نی نی گل و تپل مپل بشی....   عزیزکم شنبه 31 فروردین رفتم پیش آقای دکتر صبا،ایشون از شما مراقبت میکنه تا شما به دنیا بیای....   بهم گفتن که کمتر کار کنم و مسافرت نروم و خودمو خسته نکنم،حالا باید از بابایی بخوام که خیلی بهم  کمک کنه،چون من عادت دارم همه کارهارو خودم انجام بدم و کمتر کمک بگیرم....       حالا ایشالا با کمک همدیگه این دوران رو پشت سر بذاریم و شما به سلامتی و به موقع بیای بغلم....   ...
3 ارديبهشت 1392

تولد مامانی

  خدایااااااااااااااااا شکرت بهترین کادوی تولدم رو تو بهم دادی..... .   تولد تولد تولدم مبارک نی نی گلم.....      امروز تولد مامانیه عزیزدلم،یعنی 29 سال پیش توی همچین روزی من از دل مامانم به این دنیا اومدم...   امیدوارم تو هم 8 ماه دیگه سالم و تپل از توی دل من به این دنیا بیای گلم...      دیشب که شب تولدم بود مامان بزرگها و بابا بزرگها و عمه جون و خاله جون و همسرش و پسرش  اومده  بودن عزیزم... که برای من تفلد بگیرن.. .    جای عمو جونت و همسرش و اون یکی خاله جون و همسرش و دوقلو ها خیلی خالی بود.......
30 فروردين 1392

نی نی گلم به دل مامان خوش اومدی!!!

                                       "خدایا شکرت "   سلام نی نی گلم      به  دل مامان خوش اومدی نی نی گلم  دوست دارم 9 ماه توی دل مامان زندگی خوبی داشته باشی و به سلامتی دنیا بیای گلم....منم سعی میکنم مامان خوبی باشم و ازت خوب مراقبت کنم... خیلی خوشحالمون کردی جیگر مامان...       عزیزم خیلی دوستت دارم.... ...
25 فروردين 1392